.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه
.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه

ثواب شعرخواندن درباره امام حسین(علیه السلام)، گریه کردن، گریاندن

1- ابى رحمه الله قال حدثنا سعبد بن عبدالله عن محمد بن الحسین بن ابى الخطاب عن محمد بن اسماعیل عن صالح بن عقبه عن ابى هارون المکفوف قال قال لى ابوعبدالله علیه السلام یا اباهارون انشدنى فى الحسین علیه السلام فانشدته قال فقال لى انشدنى کما تنشدون یعنى بالرقه قال فانشدته
امرر على جدث الحسین
فقل لاعظمه الزکیه.

قا فبکى ثم قال زدنى فرغت قال یا اباهارون من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فبکى و ابکى عشره کتبت لهم الجنه و من انشدنى فى الحسین علیه السلام شعرافبکى و ابکى. خمسه کتبت لهم الجنه و من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فبکى و ابکى واحدا کتبت لهما الجنه و من ذکر الحسین علیه السلام عنده فخرج من عینیه مقدار جناح ذبابه کان ثوابه على الله عزوجل و لم یرض له بدون الجنه .

ترجمه:
راوى مى گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: اى ابوهارون درباره امام حسین علیه السلام شعرى بخوان من نیز خواندم. به من فرمودندن آن طور بخوان که مى خوانند - یعنى با رقت - من نیز خواندم.
امرر على جدث الحسین / فقل لاعظمته الزکیه.

(ترجمه: بر قبر حسین علیه السلام گذر کن و به استخوانهاى پاک او بگو.)

حضرت علیه السلام گریستند آنگاه فرمودند: بیشتر بخوان من نیز قصیده دیگرى خواندم . باز حضرت علیه السلام گریستند و صداى گریه (زنان ) را از پشت پرده نیز شنیدم .

در پایان حضرت فرمودند: اى اباهارون! کسى که درباره امام حسین علیه السلام شعرى بگوید، گریه کند و ده نفر را بگریاند، براى همه بهشت را مى نویسند، و کسى که درباره امام حسین علیه السلام شعرى بخواند و گریه کند و پنج نفر را بگریاند، براى آنها بهشت را مى نویسند. و کسى که امام حسین علیه السلام را نزد او یاد کنند و از چشمان او باندازه پر مگسى اشک خارج شود، ثواب او به عهده خداى عزوجل بوده و براى او به کمتر از بهشت راضى نمى شود.


2- حدثنا محمد بن على ماجیلویه رضى الله عنه عن محمد بن یحیى العطار عن محمد بن احمد عن محمد بن الحسین عن الحسن بن على بن ابى عثمان عن الحسن بن على بن ابى المغیره عن ابى عماره المنشد عن ابى عبدالله علیه السلام قال قال لى یا اباعماره انشدنى فى الحسین علیه السلام قال فانشدته فبکى قال ثم انشدته فبکى قال فو الله ما زلت انشده و یبکى حتى سمعت البکاء من الدار فقا لى یا ابا عماره من انشد فى الحسین بن على علیهم السلام شعرا فابکى خمسین فله الجنه و من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فابکى اربعین فله الجنه و من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فابکى عشره فله الجنه و من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فابکى واحدا فله الجنه و من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فبکى فله الجنه و من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فتباکى فله الجنه.
ترجمه :
ابى عماره مى گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: اى ابا عماره ! در باره امام حسین علیه السلام برایم شعر بخوان. من نیز خواندم و او گریه کرد. دوباره نیز خواندم و او گریه کرد. و بخدا سوگند پیوسته من خواندم و او گریه مى کرد تا صداى گریه را از درون منزل نیز شنیدم. آنگاه به من فرمود: اى ابا عماره! کسى که درباره امام حسین علیه السلام شعرى بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت از آن اوست. و کسى که درباره امام حسین علیه السلام شعرى بخواند و بیست نفر را بگریاند، بهشت از آن اوست. و کسى که درباره امام حسین علیه السلام شعرى بخواند و گریه کند، بهشت از ان اوست. و کسى شعرى بخواند و خود را شبیه گریه کنندگان در آورد، بهشت از آن اوست .


3- حدثنى محمد بن موسى بن المتوکل رضى الله عنه قال حدثنا محمدبن یحیى عن محمد بن احمد عن محمد بن الحسین عن محمد بن اسماعیل عن صالح بن عقبه عن ابى عبدالله علیه السلام قال من انشد فى الحسین علیه السلام بیتا من شعر فبکى و ابکى عشره فله و لهم الجنه و من انشد فى الحسین علیه السلام بیتا فبکى و ابکى تسعه فله ولهم الجنه فلم یزل حتى قال من انشد فى الحسین علیه السلام شعرا فبکى و اظنه قال او تباکى فله الجنه.
ترجمه :
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که درباره امام حسین علیه السلام یک بیت شعر بخواند و گریه کند و ده نفر را بگریاند، بهشت براى آنهاست. و کسى که درباره امام حسین علیه السلام یک بیت شعر بخواند و گریه کند نه نفر را گریان کند. بهشت براى آنهاست و پیوسته مى فرمودند تا رسیدند به این جا که کسى که درباره امام حسین علیه السلام شعرى بخواند و گریه کند- گمان مى کنم که فرمودند: یاخود را شبیه گریه کنندگان در آورد، بهشت از آن اوست.



برگرفته از:

کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق(ره) (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

حدیثی که ریبنده است با طلا نوشته شود.

ابان بن تغلب گوید:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: نفس شخص اندوهگین بخاطر ستمى که بر ما رفته بمنزله تسبیح (سبحان اللّه گفتن) است، و اندوه او بخاطر ما عبادت است، و پرده پوشى اسرار ما جهاد در راه خداست. سپس فرمود:
زیبنده است که این حدیث با طلا نوشته شود.



برگرفته از:

کتاب ترجمه امالی شیخ مفید(ره) (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

کاروانى به سوى مرگ

کاروان امام حسین علیه السلام از منزلگاه قصر بنى مقاتل به سوى کربلا حرکت کرد مقدارى راه طى شد. امام حسین علیه السلام در حالى که سوار بر اسب بود اندکى به خواب رفت .
سپس بیدار شد، دو یا سه بار فرمود:
انا لله و انا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین
فرزندش على بن حسین (على اکبر) روى به پدر نمود و عرض کرد: پدرجان ! سبب این استرجاع و حمد چه بود؟
امام فرمود: سوارى در خواب بر من ظاهر شد و گفت:
اهل این کاروان مى روند ولى مرگ ایشان را تعقیب مى کند.
من فهمیدم خبر مرگ به ما داده مى شود.
على عرض کرد:
پدر جان ! مگر ما بر حق نیستیم ؟
امام حسین فرمود:
پسرم ! سوگند به خداى که بازگشت بندگان به سوى او است ما بر حقیم . على عرض کرد: بنابراین باکى از مرگ نیست.
امام فرمود:
فرزندم ! خداوند بهترین پاداش را که از سوى پدر به فرزند مقرر فرموده ، به تو عنایت کند.

بحار: ج 44، ص 379.



برگرفته از:

کتاب داستان های بحارالانوار جلد3 (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

سردار عاقبت به خیر

عده اى از مردم کوفه نقل مى کنند:
ما در کاروان زهیربن قین بودیم، همزمان با بیرون آمدن امام حسین علیه السلام از مکه، به سوى کوفه حرکت کردیم ، از ترس بنى امیه ، نمى خواستیم با کاروان حسین در یک منزل توقف کرده و با امام حسین ملاقات کنیم، هر وقت کاروان امام حسین حرکت مى کرد ما مى ایستادیم و هنگامى که توقف مى کرد، ما حرکت مى کردیم.
از قضا در یکى از منزلگاه ها کاروان امام حسین توقف کرده بود، ما نیز ناچار در آنجا فرود آمدیم . در این میان نشسته بودیم و غذا مى خوردیم ناگهان فرستاده امام حسین وارد شد و سلام کرد و گفت: زهیر! امام حسین تو را مى خواهد.
ما همگى از این پیشآمد مبهوت شدیم و زهیر اندکى به فکر فرو رفت، ناگاه همسرش به زهیر گفت: سبحان الله ! اى زهیر! در مقابل دعوت فرزند پیغمبر درنگ مى کنى؟ چه مى شود که نزد او بروى و سخنانش را بشنوى و برگردى؟
زهیر پس از سخن شجاعانه همسرش تکانى خورد و برخاست و به خدمت امام حسین رفت، چیزى نگذشت شاد و خندان برگشت ، به طورى که صورتش برافروخته شده بود. دستور داد خیمه او را برچینند و اسباب و وسایل او را به سوى کاروان امام حسین ببرند.
سپس به همسرش گفت: تو را طلاق دادم و مى توانى نزد خویشان خود بروى، زیرا من دوست ندارم به خاطر من صدمه ببینى و من تصمیم دارم فداى امام حسین شوم.
سپس اموال او را به عموزاده اش سپرد تا به خویشان وى تحویل دهد. در این وقت آن بانو اشک ریزان زهیر را وداع کرد و گفت: خداوند به تو خیر عنایت کند و تمنا دارم مرا روز قیامت نزد جد حسین علیه السلام یاد کنى.
آنگاه به همراهان گفت: هر کس مایل است همراه من بیاید وگرنه اینجا آخرین دیدار من با شما است . اما داستانى برایتان بگویم: به جنگ رومیان که رفته بودیم ، در جنگ دریایى به خواست خدا، ما پیروز شدیم و غنائم بسیار به دست ما آمد. سلمان که با ما بود پرسید:
آیا از این غنیمتها که خداوند نصیبتان کرد خوشنودید؟
گفتیم : آرى ! البته که خوشنود هستیم .
گفت: پس چقدر خوشحال خواهید بود هنگامى که سرور جوانان آل محمد - امام حسین - را درک کنید و در رکابش بجنگید؟ جهاد در رکاب او مایه سعادت دنیا و آخرت است.
پس از آن با همه وداع کرد و در صف یاران حسین علیه السلام قرار گرفت.

بحار: ج 44، ص 371 و 372.



برگرفته از:

کتاب داستان های بحارالانوار جلد3 (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اشکى بر سیدالشهداء علیه السلام

سید على حسینى که از اصحاب امام رضا علیه السلام است مى گوید:
من همسایه امام على بن موسى الرضا علیه السلام بودم . چون روز عاشورا مى شد از میان برادران دینى ما یک نفر مقتل امام حسین علیه السلام را مى خواند و به این روایت رسید که حضرت باقر علیه السلام فرمود:
- ((هر کس از دیده هاى او ولو به قدر بال پشه اى اشک بیرون بیاید. خداوند گناهانش را مى آمرزد. اگر چه مانند کف دریاها باشد.))
در آن مجلس شخص نادانى که ادعاى علم مى کرد. حضور داشت و بر آن بود که این حدیث نباید صحیح باشد. چگونه گریستن به آن اندکى بر حضرت حسین علیه السلام این قدر ثواب مى تواند داشته باشد؟ با ایشان مباحثه بسیار کردیم و در آخر هم از گمراهى خود برنگشت و برخاست و رفت.
آن شب گذشت . چون روز شد، نزد ما آمد و از گفته هایش معذرت خواست ، اظهار ندامت کرد و گفت:
- شب گذشته در خواب دیدم قیامت برپا شده است و پل صراط بر روى جهنم کشیده اند و پرونده هاى اعمال را گشوده اند و آتش جهنم را افروخته اند و بهشت را زینت کرده اند. در آن وقت گرما شدید شد و عطش ‍ سنگین بر من غلبه کرد. چون به جانب راست خود نگاه کردم حوض کوثر را دیدم و بر لب آن دو مرد و یک زن را مشاهده کردم که ایستاده اند و نور جمال ایشان صحراى محشر را روشن کرده است . در حالیکه لباس سیاه پوشیده اند و مى گریند. از کسى پرسیدم : اینها کیستند که بر کنار کوثر ایستاده اند؟
پاسخ داد: یکى محمد مصطفى صلى الله علیه و آله و دیگرى على مرتضى و آن زن فاطمه زهرا علیهاالسلام است .
گفتم : چرا سیاه به تن دارند، غمگین هستند و مى گریند؟
گفت : مگر نمى دانى که امروز عاشوراست ؟
گفتم : روز شهادت شهید کربلا امام حسین علیه السلام است . آنان به این جهت غمناکند.
سپس نزدیک حضرت فاطمه علیهاالسلام رفتم و گفتم :
- اى دختر رسول خدا! تشنه ام . آن حضرت از روى غضب به من نظر کرد و گفت :
- تو مگر همان شخص نیستى که فضیلت گریستن بر میوه قلبم ، نور چشمم ، فرزندم حسین را انکار مى کردى ؟ با اینکه با ظلم و ستم او را شهید کردند. لعنت خدا بر قاتلین و ظالمین و کسانى که ایشان را از آشامیدن آب منع کردند.
در این حال از خواب وحشتناک بیدار شدم و از گفته خود پشیمان گشتم . اکنون از شما معذرت مى خواهم و باشد که از تقصیر من درگذرید.

بحار: ج 44، ص 293.


برگرفته از:

کتاب داستان های بحارالانوار جلد2 (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

باب الله



- هیچ کس به هیچ مرتبه ای از معنویت نرسید و گشایش و فتح بابی نکرد مگر در حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) و یا در توسل به ان حضرت.



- این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند مارا شفاعت می کند.


علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)




التماس دعا
یاحق=یاعلی(ع)


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


محرم


قسمتی از وصیت نامه آیت الله قاضی (ره):


و در مـسـتـحبات تعزیه داری و زیارت حضرت سیدالشهداء مسامحه ننمایید و روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر از اول عـمـر تـا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما به جا بیاورید، هـرگـز حـق آن بـزرگـوار ادا نـمـی شـود و اگـر هـفـتـگـی مـمـکـن نـشـد، دهـه اول محرم ترک نشود  


       .





جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

محرّم


امام رضا (علیه ‌السلام):


إنَّ المُحَرَّمَ شَهرٌ کانَ أهْلُ الجاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ القِتالَ، فَاسْتُحِلَّت فِیهِ دِماؤُنا، وَهُتِکَتْ فِیهِ حُرْمَتُنا، وَسُبِیَ فِیهِ ذَرارِینا وَنِساؤُنا.


محرّم ماهی است که [حتّی] مردم زمان جاهلیّت جنگ را در آن حرام می‌دانستند، [امّا] در آن ماه خون ما را حلال شمردند، حرمت ما را پایمال و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند.


Muharram is the month when even people of the Jāhillīyya time declared fighting unlawful, [but never less] in that month they declared shedding our blood lawful, trampled upon our honor and captured our children and women.


بحار الأنوار، ج 44، ص 283




جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

تنها ره سعادت و خوشبختى و یا شقاوت و بدبختى


رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم:


بالحسین تسعدون و به تشقون.


تنها ره سعادت و خوشبختى و یا شقاوت و بدبختى شما به واسطه حسین است.


احقاق الحق 9/202.




برگرفته از:

کتاب جلوه عشق (قصه هاى زندگى امام حسین علیه السلام) (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

نمونه هائى از بیانات پیامبر اکرم(ص) در عظمت سیدالشهداء(ع)

و اما احادیث و جملاتى که نبى مکرم راجع به شخصیت امام حسین و برادر بزرگوارش فرموده است از حد احصاء بیرون است.
مثل آنکه فرمود: ( الحسن و الحسین سید اشباب اهل الجنة )، حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت هستند.(1)
و فرمود: حسن و حسین، بعد از من و پدرشان، برترین اهل زمین هستند، و مادرشان برترین زنان اهل زمین است.(2)
ابوذر غفارى گوید: دیدم پیامبر اکرم در حالى که امام حسین را مى بوسید فرمود: هرکه حسن و حسین و اولاد آن دو را از روى اخلاص دوست بدارد، صورتش حرارت آتش نبیند، اگر چه گناهان او به عدد ریگ بیابان باشد مگر اینکه مرتکب گناهى شود که از ایمان خارج گردد.(3)
امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم فرمود: دوستى على در دل مؤمنین نهاده شده، او را دوست ندارد جز مؤمن و دشمن ندارد جز منافق، و همانا دوستى حسن و حسین در دل مؤمن و منافق و کافر نهاده شده، و شما براى ایشان بدگوئى نمى بینى .(4)
و اهل قبله همگى اتفاق دارند که پیامبر فرمود: الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا : حسن و حسین دو امام هستند، قیام کنند یا بنشینند.(5)
و در روایت است که هرگاه پیامبر امام حسین را مى دید او را بوسیده و به سینه مى چسبانید و دندانهاى پیشین وى را مى مکید و مى فرمود: فداى کسى شوم که پسرم ابراهیم را فدایش کردم.(6) و در کامل الزیارات روایت کرده است که پیامبر در حدیثى فرمود: حسین میوه دل من است، او روشنى چشم من است، او ریحانه من است. حضرت امیر علیه السلام نیز مى فرمود: پدر و مادرم فداى حسین باد که پشت کوفه کشته مى شود.

پاورقی:

1-  بحار ج 43 ص 265 و 264.
2-  بحار ج 43 ص 269.
3-  بحار ج 43 ص 281.
4-  بحار ج 43 ص 291.
5-  بحار ج 43 ص 291.
6-  نفس المهموم ص 15.


برگرفته از:

کتاب اسرار عاشورا جلد1و2 (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

دانلودویژه نامه تیم تلنگر درباره "کنترل فرزندان در فضای مجازی"

نام برنامه:

"کنترل فرزندان در فضای مجازی"


کاری از : تیم نرم افزاری و پژوهشی تلنگر

این برنامه ماحصل تیم نرم افزاری و پژوهشی تلنگر است نسخه الکترونیکی ویژه­نامه غرفه خاکریز سایبری با محوریت "کنترل فرزندان در فضای مجازی" می­باشد. این ویژه نامه در طی برگزاری غرفه خاکریز سایبری مورد استقبال والدین و البته والدین آینده قرار گرفت.

امید است این کوشش مورد پسند شما عزیزان واقع گردد.


 دانلود
(7.40 MB)

منبع:
سایت تیم تلنگر
در ضمن اعضای این سایت بر خود میداند تا از تلاش این عزیزان و در واقع افسران جنگ نرم تشکر صمیمی خود را به عمل آورد باشد که انشاءالله مورد رضایت حضرت صاحب العصر و الزمان(عج) و رهبر فرزانه و مدبر انقلاب اسلامی قرار بگیرد.
یا حق=یاعلی(ع)

جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

رعایت حقّ همسفر ذِمّى

امیرالمؤمنین علیه السّلام در راه کوفه با یک نفر ذمّى(1) همسفر گردید.
مرد ذمّى به آن حضرت گفت:
بنده خدا کجا مى روى؟
امام پاسخ داد:
مى خواهم به کوفه بروم.
بعد از مدّتى ، مرد ذمّى به راه دیگرى برگشت و خواست از حضرت امیرالمؤمنین على علیه السّلام جدا شود،
حضرت نیز مقدارى به دنبال او راه رفت.
مرد ذمّى گفت :
بنده خدا مگر نگفتى که به کوفه مى روى؟
امام على علیه السّلام فرمود : آرى به کوفه مى روم.
ذمّى گفت : راهى که مى روم راه کوفه نیست.
حضرت على علیه السّلام فرمود : مى دانم راه کوفه نیست.
گفت : پس چرا با من مى آیى؟
فرمود :
قال لَهُ اَمیرُالمُومِنِین علیه السّلام هذا مِن تَمامِ الصُّحبَةِ اَن یُشَیِّعِ الرَّجُلُ صاحِبَهُ هَنیئَةً اِذا فارَقَهُ وَ کَذلِکَ اَمَرَنا نَبِیُّنا صلى الله علیه و آله

(کـمـال رفـاقـت آن است که شخص در وقت جدا شدن به احترام رفیق ، مقدارى او را مشایعت کند، پیامبر ما صلى الله علیه و آله به ما چنین یاد داده است )

مرد ذمّى گفت :
راستى آیا پیامبر شما چنین دستورى داده است ؟
فرمود : آرى
ذمّى گفت :
پـس آنان که به او ایمان آورده اند در اثر این اخلاق پسندیده است ، گواهى مى دهم که من نیز بر دین تو هستم .
آنگاه با آن حضرت به کوفه آمد و چون امام را شناخت ، اسلام آورد. (2)


پاورقی:

1- ذمّى به یهودیان و مسیحیانى مى گویند که در پناه اسلام زندگى مى کنند.
2- کافى ج 2 ص 670 کتابُالعِشرة بابُ حُسنِ الصَّحابِة


برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله)



پیامبر خدا (صلی الله علیه و‌آله) در حالی که به علی (علیه السلام) اشاره می کرد:

إنّ هذا أخی و وَصیّی و خَلیفَتی فیکُم، فاسمَعوا لَه و أطِیعوا.

همانا این (علی)، برادر و وصی و جانشین من در میان شماست، فرمانش را بشنوید و اطاعتش کنید.

This (Ali) is my brother, heir, and successor among you. Listen his orders and obey him.

کنزالعمال، ح 36419



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

امام علی علیه السلام درهم شکننده قهرمان قریش در جنگ احزاب

در جنگ احزاب تمام قبائل و گروه هاى مختلف دشمنان اسلام براى کوبیدن اسلامِ جوان متّحد شده بودند.
بعضى از مورّخان نفرات سپاه کفر را در این جنگ بیش از ده هزار نفر نوشته اند، در حالى که تعداد مسلمانان از سه هزار نفر تجاوز نمى کرد.
سران قریش که فرماندهى این سپاه را به عهده داشتند، با توجّه به نفرات و تجهیزات جـنـگـى فـراوان خـود، نـقـشـه جـنـگ را چـنـان طـرّاحـى کـرده بـودنـد کـه بـه خـیـال خـود بـا این یورش ، مسلمانان را به کلّى نابود سازند و براى همیشه از دست محمّد صلى الله علیه و آله و پیروان او آسوده شوند !
زمـانـى کـه گـزارش تـحرّک قریش به اطّلاع پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله رسید، حضرت، شوراى نظامى تشکیل داد.
در ایـن شـوراء سـلمـان فـارسـى پـیـشـنهاد کرد که در قسمت هاى نفوذ پذیر اطراف مدینه خندقى کنده شود که مانع عبور و تهاجم دشمن به شهر گردد.
ایـن پـیشنهاد را همه قبول کردند و تصویب شد و ظرف چند روز با همّت و تلاش مسلمانان خندق آماده گردید.
خـنـدقـى کـه پـهـنـاى آن بـه قـدرى بود که سواران دشمن نمى توانستند از آن با پرش بـگـذرنـد و عـمـق آن نیز به اندازه اى بود که اگر کسى وارد آن مى شد به آسانى نمى توانست بیرون بیاید.
سپاه قدرتمند شرک با همکارى یهود از راه رسید.
آنان تصوّر مى کردند که مانند گذشته در بیابان هاى اطراف مدینه با مسلمانان روبرو خـواهـنـد شـد، ولى ایـن بار اثرى از آنان در بیرون شهر ندیده و به پیشروى خود ادامه دادنـد و به دروازه شهر رسیدند و مشاهده خندقى ژرف و عریض در نقاط نفوذ پذیر مدینه ، آنان را حیرت زده ساخت .
زیـرا اسـتفاده از خندق در جنگ هاى عرب بى سابقه بود، ناگزیر از آن سوى خندق شهر را محاصره کردند.
مـحـاصـره مـدیـنـه مـطـابـق بـعـضـى از روایـات حـدود یـک مـاه بـه طول انجامید.
سـربـازان قـریـش هـر وقـت بـه فـکـر عـبـور از خـنـدق مـى افـتـادند، با مقاومت مسلمانان و پاسداران خندق که با فاصله هاى کوتاهى در سنگرهاى دفاعى موضع گرفته بودند، روبـرو مـى شـدند و سپاه اسلام هر نوع اندیشه تجاوز را با تیراندازى و پرتاب سنگ پاسخ مى گفت .
تـیـرانـدازى از هـر دو طـرف روز و شـب ادامه داشت و هیچ یک از طرفین بر دیگرى پیروز نمى شد.
از طـرف دیـگر، محاصره مدینه توسّط چنین لشگرى انبوه ، روحیّه بسیارى از مسلمانان را بـه شـدّت تضعیف کرد، بویژه آنکه خبر پیمان شکنى قبیله یهود بنى قریظه نیز فاش شـد و مـعـلوم گـردیـد کـه ایـن قـبـیـله بـه بـت پـرسـتـان قـول داده انـد که به محض عبور آنان از خندق مسلمانان را از این سوى خندق از پشت جبهه ، مورد هجوم قرار دهند.
قرآن مجید وضع دشوار و بحرانى مسلمانان را در جریان این محاصره در سوره احزاب به خوبى ترسیم کرده است :


جهت مطالعه باقی مانده متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...


برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ادامه مطلب ...

زخم هاى على علیه السّلام در پیکار

کسى که خط شکن جبهه هاست، و خود را در تمام جنگها در قلب سپاه دشمن فرو مى بُرد، و از فـراوانـى دشـمـن بـاکـى نـداشـت، و سـَرِ سرکشان و شجاعان عرب را بر خاک مالید، طبیعى است که باید زخم هاى فراوانى برتن داشته باشد.
دو نکته نسبت به جراحات بدن حضرت امیرالمؤ منین على علیه السّلام وجود داشت:
الف ـ همه زخم ها در قسمت جلوى بدن او وجود داشت.
ب ـ زخم ها فراوان و عمیق بود. (که تا هزار زخم را توانستند بشمرند)
چـون امـام عـلى عـلیـه السـّلام بـه دشـمن پُشت نمى کرد، وهمواره در حالت پیشروى و خط شکنى و دفاع بود.
نوشتند:
زِرِه حـضـرت امـیـرالمـؤ منین على علیه السّلام تنها قسمت جلوى بدن را مى پوشاند، زیرا نیازى نداشت تا پُشت سر را حفظ کند.
وعـمـیـق بـودن و فـراوانـى زخـمـهـا در طـول 94 جـنگ و یورش و تهاجم بیگانگان در زمان رسـول خـدا صلى الله علیه و آله و سه جنگ مهم در دوران 5 ساله حکومت ، حقیقت دیگرى از ایثارگرى هاى امام على علیه السّلام را به اثبات مى رساند.
وقـتـى در روز بـیست ویکم ماه رمضان سال چهلم هجرى بدن حضرت امیرالمؤ منین على علیه السّلام را غسل مى دادند و زخمهاى فراوان بدن آنحضرت را شمردند، دیدند که آثار حدود هـزار زخـم بـر پـیکر آن حضرت باقیمانده است که تنها هشتاد موردش مربوط به جنگ اُحُد بود آن هنگام که همه فرار کرده و تنها امام على علیه السّلام و ابودجّانه باقى مانده واز پیامبر صلى الله علیه و آله دفاع مى کردند. (1)
و زخـم هـاى پـیکر حضرت امیرالمؤ منین على علیه السّلام پس از جنگ اُحُد چنان عمیق بود که جـرّاحـان و پـرسـتـاران از دوخـتـن زخـم هـا در مـانـده شـدنـد، زخـم اوّل را مـى دوخـتـنـد و بـه هـنـگام دوختن زخم دوّم ، زخم دوخته پاره مى شد، که حضرت زهرا علیه السّلام با مشاهده آن فراوان گریست.

1) سفینة البحار ج 1 ص 149


برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

رفتار با مردم


امام علی (علیه ‌السلام):


خالِطُوا النّاسَ مُخالَطَةً إنْ مِتُّمْ مَعَها بَکَوْا عَلَیکُم، وإنْ عِشْتُم حَنُّوا إلَیکُم.


با مردم آن‌چنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند.


Relate with people in a manner that if you die they will cry upon you and if you be alive they will love you.


نهج البلاغه، حکمت 10




جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

چشم زخم

سهل بن حنیف از مسلمانان مخلص و از یاران با شهامت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و على (علیه السلام) بود، و در همه جنگهاى رسول خدا (صلی الله علیه السلام) شرکتى فعال داشت ، سیرت نیک و صورت زیباى او زبانزد مردم بود و براستى یک شاگرد راستین مکتب نوپاى اسلام بود.
نقل مى کنند: وى در یکى از جنگهاى ، همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود، به نهر آبى رسید، بدن خود را در آن نهر شستشو داد، چون از نظر جسمى ، زیبا و قامتى همچون ((سرو)) داشت ، یکى از انصار به آنجا آمد، با دیدن او، از زیبایى آفرینش در شگفتى فرو رفت ، و جمله اى که حکایت از این شگفتى مى کند به زبان آورد طولى نکشید (که همین نظر زدن ) باعث بیمارى سهل بن حنیف شد، تب سخت او را فرا گرفت ، وى را به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) آوردند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از احوالپرسى، فرمود:
ما یمنع احدکم اذا راى من أ خیه ما یعجبه فى نفسه او فى ماله فلیبرک علیه ، فان العین حق.
((چه مى شود وقتى که در جسم یا مال برادرتان ، چیز جالبى یافتى ((بارک اللّه )) بگوئید؟ زیرا ((چشم زخم )) حق است )).

به این ترتیب ، سفارش نمود که در این گونه موارد، براى شخص مورد نظر دعا کنند.



برگرفته از:

کتاب داستان دوستان جلد1 محمدى اشتهاردى (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

خیانت


پیامبر خدا (صلی الله علیه و‌آله):


لایَدخُلُ الجَنّةَ خِبٌّ ولا خائِنٌ.


هیچ حیله‌گر و خیانت کارى به بهشت نمى‌رود.


A traitor and a deceiver will not enter Paradise.


کنزالعمال: 43777




جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم