.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه

برای کمال ، غایتی متصور نیست . . .

هدف نهایی از سیر و سلوک و غایت عرفان و کمال ، قرب الهی و رسیدن حقیقت عبودیت و بندگی است.

با توجه به این که مقصد نهایی، خدا و لقاء الله است  و خداوند در ذات و صفاتش نامحدود و بی نهایت است، پس نمی توان برای کمال حد نهایی و پایانی متصور بود . . .


مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود . . .




مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود

زین پس کسی بقدر تو لیلا نمی شود

درد رقیه تو پدر جان یتیمی است

درد سه ساله تو مداوا نمی شود

شأن نزول رأس تو ویرانه من است

دیگر مگرد شأن تو پیدا نمی شود

بی شانه نیز می شود امروز سر کنم

زلفی که سوخته گره اش وانمی شود

بیهوده زیر منت مرهم نمی روم

این پا برای دختر تو پا نمی شود

صد زخم بر رخ تو دهان باز کره اند

خواهم ببوسم از لبت اما نمی شود

چوب از یزید خورده ای و قهر با منی

از چه لبت به صحبت من وا نمی شود

کوشش مکن که زنده نگهداری ام پدر

این حرف ها به طفل تو بابا نمی شود


محمد سهرابی



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ای دوست . . .

ای دوست قبولم کن و جانم بستان

مستم کن  وز هر دو جهانم بستان

با هر چه دلم قرارگیرد بی تو

آتش به من اندر زن و آنم بستان


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

بعثت

بعثت یعنی برانگیختن

روزی که پیغمبر اسلام به پیامبری مبعوث شد، روز مبعث می گویند.

دلیل بعثت از زبان خود پیامبر (ص) :

پیامبر فرمودند:

«بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

یعنی برای تمام (کامل کردن) مکارم و محاسن اخلاقی مبعوث شده ام.

منظور این است که برای بهبود نسبی اخلاق مبعوث نشده اند بلکه برای تمام کردن و کامل کردن در همه زمینه ها و رفع تمام کمبودهای اخلاقی مبعوث شده اند.


برگرفته از:

tondar.net


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

مبعث پیامبر اکرم (ص) بر یکایک دوستدارانشان مبارک باد . . .



وصلِ یار

نبض هستی لرزه بر رگ‌های کوهِ نور زد

باغبان انبیاء گل نغمه‌ای مسرور زد

چشمِ کوه‌های دگر پیش حرا تاریک بود

چشم خورشیدی او علت بر این مشهور زد

بسکه شیرین بود وصلِ یار در غارِ حرا

صد ملک با بال‌های سر درش را تور زد

هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل

فکر را از نو بنا کرد و دم از معمور زد

با چنین والا مقامی چشم‌ها را خیره کرد

تیرها بر دیدگانِ دشمنانِ کور زد

دیگر از حرف یتیمی و شبانی نیست حرف

سیلی سنگین بعثت بر رخِ مغرور زد

دست شیطان را ببست و شاهکاری را گشود

گفت اسلام و همه ابلیسیان را دور کرد


شعر برگرفته از:

beytoote.com



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

تبریک یا صاحب الزمان . . .



اوصاف علی به هر زبان باید گفت

این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی
تبریک به صاحب الزمان باید گفت

mahdinoori-110.blogfa.com


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم



منتخب نوای ولادت امیر المومنین (علیه آلاف تحیه و الثنا)


نوای 1      نوای 2      نوای 3      نوای 4      نوای 5

نوای 6      نوای 7      نوای 8      نوای 9      نوای 10

نوای 11    نوای 12



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

دیوانه ی تو . . .

دیوانه ی تو کار ندارد به جهنم

کفر است اگر پا بِگُذارد به جهنم


جبریل اگر پیر عبادت شده باشد

بی مهر علی روی میارد به جهنم


گر دشمن خود را نَسِپاری تو علی جان

زهرای تو حتما بسپارد به جهنم


ما اهل توایم ، عبد توایم ، اهل بهشتیم

هر کس که تو را دوست ندارد به جهنم

علی اکبر لطیفیان


mahdinoori-110.blogfa.com



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ولادت امیرالمومنین (علیه آلاف تحیه و الثنا) بر عاشقانش مبارک باد


توئی آنکه در همه آیتی نگری به چشم خدای بین
توئی آنکه از کشف الغطا نشود تورا زیاده یقین
شده از وجود مقدست همه سرکنز خفا مبین
زچه رو دم از انا ربکم نزنی بزن به دلیل این
که به نور حق شده منتهی شرف کمال تو یاعلی . . .

فواد کرمانی


دانلود کامل شعر


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

درس زندگی


mahdinoori-110.blogfa.com


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اعتکاف در ادیان دیگر



کسی به درستی نمی داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است.

با توجه به آیه 125 سوره بقره، می توان نتیجه گرفت که اعتکاف عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می شده. و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می ورزیدند و لذا ابراهیم و اسماعیل (ع) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. واگذاری این مسؤولیت خطیر به آنها، گواه بزرگی بر اهمیت عباداتی چون حج، اعتکاف و نماز در پیشگاه خداوند است.

حضرت موسی (ع) با آن که مسؤولیت سنگین رهبری و هدایت امت را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک و برای خلوت با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردی و با عجله به سوی ما شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی (طه 83 و 84)

بیت المقدس از مکانهایی بود که همواره عده زیادی از انسانها، برای اعتکاف در آن گرد می آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا (ع) بود و از جمله کسانی که در امر اعتکاف سرپرستی می نمود حضرت مریم (ع) است. قرآن در این باره می فرماید: "وَ کَفّلَها زَکَریا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَریا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛ کفالت او (مریم) را زکریا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او می رفت برای او غذایی مهیا می دید(عمران 37)

از قرآن مجید (مریم:16و 17) استفاده می شود که حضرت مریم (ع) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد از مردم بریده بود و در خلوت به سر می برد.

علامه طباطبائی می فرماید: گویا مقصود از دوری مریم از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به اعتکاف برای عبادت بوده است.

طبق روایات اهل سنت، در دوران جاهلیت هم عملی به عنوان اعتکاف در میان مردم رایج بوده است و مردم توسط این عمل به خدای خود تقرب می جسته اند.

اجداد پیامبر اسلام (ص) از پیروان دین حنیف به شمار می روند. اعتکاف در غارها و بیابانها و کوهها، به عده ای از این حنفاء نسبت داده شده است. آنان در جاهای خلوتی که از مردم دور بود به اعتکاف پرداخته و خود را در آن محبوس می کردند و جز برای نیازهای شدید و ضروری، از آن خارج نمی شدند و در آن اماکن به عبادت و تأمل و تفکر در هستی پرداخته و در جستجوی راستی و حقیقت بودند. آنها در آن اماکن خاموش و آرام مثل غار حراء، به عبادت مشغول می شدند.

پیامبر (ص) نیز مانند خود بر دین حنیف یعنی دین حضرت ابراهیم (ع) بود و عبادات متداول آن دین و از جمله اعتکاف را برپا می داشت.

قبل از بعثت حضرت محمد (ص) نیز غار حراء محل عبادت و راز و نیاز بود، حضرت رسول اکرم (ص) نیز به اعتکاف در آن مکان مشغول می شدند و در اندیشه سرنوشت بشریت فرو می رفتند


برگرفته از تبیان خراسان جنوبی و آوینی



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ایام البیض

روزهای سپید یا ایام البیض، به روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری گویند.

در منابع دینی، ایام البیض ماه‌های رجب، شعبان و رمضان، دارای فضیلت بسیار می‌باشند. «ایام البیض» یعنی روزهایی که شب‌هایش سفید است. منظور، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری است که «شب‌های مهتاب» دارند.

در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است هنگامی که آدم خطایی که ترک اولی بود را انجام داد بدنش سیاه شد. پس از آن بر قلبش الهام شد که روزهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ را روزه بگیرد. هر روز از این روزها را که روزه گرفت، بخشی از بدنش سفید شد، وقتی سه روز تمام شد، تمام بدنش سفید شده بود. به همین دلیل این روزها را روزهای سفید گفته‌اند.

 

برگرفته از:

فرهنگ معین و دانشنامه آزاد ویکی پدیا



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

 

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)

کسى‌ که‌ عبادتهاى‌ خالصانه‌ خود را به‌ سوى‌ خدا فرستد ، پروردگار بزرگ‌ بهترین‌ مصلحت‌ او را به‌ سویش‌ فرو خواهد فرستاد .

(بحار الانوار ، ج‌ 70 ، ص‌ 249)


هر که با زهراست احساس سخاوت می کند

« مور این وادی سلیمان را ضیافت می کند»

 دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است

هر که شد یکبار سائل کم کم عادت می کند

 حضرت جبریل یک جلوه است ، ذاتا وحی را....

....فاطمه تا قلب پیغمبر هدایت می کند

 فرشیان... نه عرشیان هم رو به او می ایستند

در میان خانه اش وقتی عبادت می کند

 مرتضی بر فاطمه یا فاطمه برمرتضی !!!

کیست که بر دیگری دارد امامت می کند؟!

 هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است

آینه از شان همتایش حکایت می کند

 روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است

مرتضی می ایستد ، زهرا قیامت می کند

رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است

رشته ای از چادرش ؟!....آری... شفاعت می کند

علی اکبر لطیفیان

منابع:

roozeyerezvan.blogfa.com

aviny.com

pmbhva.ir

السلام علیک یا ام البنین (سلام الله علیها)

گفتم ام البنین، دلم پا شد
گره هایی که داشتم وا شد

 مادر آب را صدا زدم و ...
خشکسالم شبیه دریا شد

سوره ی حمد نذر او کردیم
گم شده داشتیم و پیدا شد

با ادب بود و روی دامانش
تا گل نازدانه ای جا شد

...به مدینه نگفت مادر شد
گفت،‌ مولای شهر بابا شد

با کنیزیّ خانواده ی عشق
در دو عالم عزیز زهرا شد
 

جهت مطالعه ادامه شعر کلیک رنجه بفرمایید...

 


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ادامه مطلب ...

مصحف فاطمه (سلام الله علیها)

کلمه «مُصْحَف» (با هر سه حرکت میم) اکنون بیشتر به معناى «قرآن» به کار مى رود؛ اما در لغت به معناى مجموعه برگه هایى است که میان دو جلد جمع آورى شده است و امروزه «کتاب» خوانده مى شود.(۱) بنابراین، منظور از «مصحف فاطمه(علیها السلام)، کتاب فاطمه(علیها السلام) است که در بعضى از روایات اهل سنت نیز به آن اشاره شده است. روایاتى چون «ابى بن کعب» وجود کتابى نزد آن حضرت (علیها السلام) را تأیید کرده اند.(۲)

بدین ترتیب سخن کسانى مانند «ایجى» درمواقف و «جرجانى» درشرح مواقف و ابو زهره درکتاب «امام صادق (علیه السلام)» که مدعى شده اند، شیعه به قرآنى منسوب به فاطمه (علیها السلام) که غیر از قرآن رایج میان مسلمانان است، اعتقاد دارد، نادرست است و در عدم رجوع به روایات شیعه و نیز عدم دقت در معناى مصحف ریشه دارد.(۳)


پى نوشت ها:
(۱) -حسینى جلالى، سید محمد رضا، تدوین السنة الشریفه،ص ۷۶.
(۲) -عبود،اسعد، صحیفة الزهرا(علیها السلام)،ص ۵۸ - ۵۶.
(۳) -معروف الحسنى، سید هاشم، سیرة الائمة الاثنى عشر،ج۱، ص ۹۸ و ۹۹.


منبع : hadith.net


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

شبهه ی فاطمیه و پاسخ آیت الله سبحانی

شبهه:

مى‌گویند تاریخ اسلام، گواهى مى‌دهد که على(علیه السلام) یک قهرمان شجاع و خیبرگیر و دلیر و دشمن‌شکن بود. آیا شایسته است به همسرش جسارت شود و او سکوت کند؟


پاسخ:
قهرمانى واقعى، تنها در شجاعت بدنى، خلاصه نمى شود. علاوه بر این، انسان باید از نظر روحى هم، قهرمان شجاع باشد و در جایى که اظهار شجاعت به مصلحت اسلام نباشد، بتواند خویشتن دارى کند.
پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) از جایى عبور مى کرد، جمعى را دید که مشغول وزنه‌بردارى هستند تا نیرومندترین فرد را مشخص کنند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أشجعکم من غلب هواه» شکى نیست که امیرمؤمنان، شجاع و قهرمان بود و در تاریخ اسلام، فردى به پایه او در مقاومت و دلیرى نمى‌رسد، او تنها کسى است که پیامبر در جنگ خندق، درباره‌اش فرمود: «ضربة علىّ یوم الخندق أفضل من عبادة الثقلین» (1) ولى مصالح آن روز امت اسلامى، ایجاب مى کرد که صبر و بردبارى را بر اعمال قدرت، ترجیح دهد، زیرا ستون پنجم در داخل مدینه مشغول فعالیت بود که نظم را به هم بزند. اعراب بیرون مدینه از اسلام دورى جسته و رسماً مرتد شده بودند. در چنین شرایطى اعمال قدرت، و کشتن مهاجم و دستیاران او، نتیجه اى جز یک جنگ داخلى تمام عیار میان بنى هاشم و قبیله هاى تیم و عدى در برنداشت، از این جهت، امام بردبارى را پیشه کرد و کراراً این سخن را تکرار مى کرد:
«فوالله ما کانَ یُلقى فى روعى، ولا یخطرُ ببالى، أنّ العرب تُزعِجُ هذا الأمرَ من بعده (صلى الله علیه وآله) عن أهل بیته، ولا أنّهم مُنَحُّوه عنّى من بعده! فما راعنى إلاّ انثیالُ الناس على فلان یبایعونه، فأمسکتُ یدى حتّى رأیتُ راجعة النّاس قد رجعتْ عن الإسلام، یدعون إلى مَحق دین محمّد (صلى الله علیه وآله) فخشیتُ إن لم أنصر الإسلام وأهله أن أرى فیه ثَلماً أو هدماً، تکون المصیبة به علىّ أعظمَ من فوت ولایتکم التى إنّما هى متاع أیّام قلائل، یزول منها ما کان، کما یزول السَّرابُ، أو کما یتقشَّعُ السَّحابُ; فنهَضتُ فى تلک الأحداثِ حتّى زاح الباطلُ وَزهقَ، واطمأنَّ الدِّینُ وتَنَهْنَهَ». (2)
«به خدا سوگند هرگز فکر نمى کردم; و به خاطرم خطور نمى کرد که عرب بعد از پیامبر; امر امامت و رهبرى را از اهل بیت او بگردانند(و در جاى دیگر قرار دهند و باور نمى کردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چیزى که مرا ناراحت کرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود که با او بیعت کنند، دست بر روى دست گذاردم تا این که با چشم خود دیدم گروهى از اسلام بازگشته و مى خواهند دین محمد(صلى الله علیه وآله) را نابود سازند. (در اینجا بود) که ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یارى نکنم باید شاهد نابودى و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن براى من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگتر بود، چراکه این بهره دوران کوتاه زندگى دنیا است که زایل و تمام مى شود. همان‌طور که «سراب» تمام مى شود و یا همچون ابرهایى که از هم مى‌پاشند. پس براى دفع این حوادث به پا خاستم تا باطل از میان رفت و نابود شد و دین پابرجا و محکم شد».


[1] . تاریخ دمشق، ج1، ص 155(ترجمه على (علیه السلام) ); فرائد السمطین، ج1، ص 255; الدر المنثور، ج5، ص 192.
[2] . نهج البلاغه، نامه 62.


منبع : tabnak.ir


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


دانلود نوای فاطمیه (قسمت دوم)

نوای پنجم          لینک مستقیم دانلود

نوای ششم        لینک مستقیم دانلود

نوای هفتم          لینک مستقیم دانلود

نوای هشتم        لینک مستقیم دانلود

نوای نهم            لینک مستقیم دانلود

نوای دهم           لینک مستقیم دانلود



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

سقیفه

سقیفه به معنای ایوانچه ای سقف دار (سایبان دار) است.(1)
سقیفه در ناحیه شمال (غربی) مسجد النبی و با فاصله ای کمتر از یک کیلومتر از خانه حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) قرار داشت این سایبان جمعیتی کمتر از یکصد نفر را در خود جای می داد. آنجا محل اجتماع انصار (مردم مدینه از جمله اوس و خزرج) بود.(2)
پس از رحلت رسول خدا(ص) گروهی از لشکر اسامه جدا شدند و اجازه ندادند پیامبر ضمن یک سند کتبی علی(علیه‎ السلام) را به عنوان جانشین خود انتخاب کند، ‌آنان در حالی که علی (علیه‎ السلام) و بنی هاشم سرگرم مراسم غسل پیغمبر بودند جسد پیامبر را رها کرده و برای تعیین رئیس امّت در سقیفه بنی ساعده گرد آمدند مهاجرین و انصار در سقیفه هر کدام را لایقتر از دیگر می پنداشتند، مردم مکه می گفتند: «اسلام در شهر ما و میان ما آشکار شد، پیامبر از مردم ماست؛ ما خویشاوندان او هستیم، ما پیش از شما این دین را پذیرفته ایم پس زمامدار مسلمانان باید از مهاجرین باشد.» انصار می گفتند: «مکه دعوت پیامبر را نپذیرفت با او به مقابله و دشمنی پرداخت و این ما بودیم که پیامبر را یاری کردیم و اسلام را رونق بخشیدیم و... پس زمامدار باید از انصار باشد و برخی از انصار گفتند از ما امیری و از مهاجرین امیری، لیکن ابوبکر این رأی را نپذیرفت و روایتی جَعلی از پیامبر نقل کرد که فرموده است: «الأئمة من قریش» این حدیث هر چند در متن و سند آن جای مناقشه است امّا انصار را ساکت کرد و گذشته از این روایت دروغی که ابوبکر آورد دشمنی دیرینه اوس و خزرج نیز در پیشبرد نظر مهاجران بی تأثیر نبوده است.(3)

پاورقی:

(1) . شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 91
(2) . حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، ص 319
(3) . شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 92


منبع: www.askquran.ir



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم