معاویه در صدد بود که ولیعهدى یزید را بین مردم استحکام بخشد؛ از این رو از هر
فرصتى جهت گرفتن بیعت براى یزید استفاده مى کرد.
وقتى امام حسین علیه السلام به مکه رفت، مردان و زنان بنى هاشم و انصار و حتى با
فرستادن نمایندگى، تمام افراد حاضر از صحابه
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را در مکه گرد آورد تا
مسائل سیاسى جامعه اسلامى را به مسلمانان گوشزد نماید؛ از این رو حضرت به پا
خاست و فرمود:
آنچه را این سرکش عصیانگر نسبت به ما و شیعیانمان انجام داده، مى دانید؛ از شما مى
خواهم که اگر گرفتارم راست باشد، تصدیق و گرنه، تکذیبم کنید؛ از شما مى خواهم
که بخاطر خداى متعال و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و قرابت من با پیامبرتان، سخنان مرا گوش داده و نوشته و در دیار خود به مسلمانان و افراد مورد وثوق ابلاغ
کنید.
ایشان را به حق ما که مى دانید دعوت کنید؛ به یقین من از نابودى و
اضمحلال این امر (خلافت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ) و حق الهى ترسانم؛
خداوند تمام کننده نور خود است؛ گر چه کفار را ناپسند آید.
شما را به خدا، آیا مى دانید که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بین خود و على
بن ابیطالب پیوند برادرى بست و فرمود: تو برادر من و من برادر تو در دنیا و آخرت
هستیم.
همگى تاءیید کردند و امام حسین علیه السلام ادامه داد:
شما را به خدا، آیا مى دانید رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم زمینى را خرید و
مسجد و ده منزل در آن بنا فرمود که خانه على علیه السلام را بین آنها قرار داد و تمام
درهاى ورودى به مسجد، غیر از در خانه على را بست و فرمود: من به اختیار خود این کار را
نکردم بلکه خداوند متعال مرا دستور داد که درهاى
منازل را بسته و در خانه على به مسجد گشوده باشد. و همچنین جز على همه مسلمانان را از
خوابیدن در مسجد باز داشت و در مسجد فرزندانى براى
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و على علیه السلام متولد شدند؟
همه پذیرفته و امام حسین علیه السلام فرمود:
شما را به خدا، آیا مى دانید که عمر بن خطاب رخنه اى در دیوار خانه اش که رو به
مسجد بود، ایجاد کرد و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم او را منع فرمود و سپس در
خطبه ایى اظهار داشت : خداوند مرا دستور داد تا مسجد پاکى که غیر از خود و برادرم و
فرزندانش ، کسى آنجا مسکن نگزیند، بنا کنم؟
همگى قبول نموده و حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرمود:
شما را به خدا، آیا مى دانید که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روز غدیر خم
ولایت على بن ابیطالب را به آواى بلند ابلاغ فرمود و از مردم خواست که حاضران به
غایبان اطلاع دهند؟.
همگى تاءیید نموده و امام حسین علیه السلام فرمود:
شما را به خدا، آیا مى دانید که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در جنگ تبوک
فرمود: تو (على) براى من به منزله هارون براى موسى مى باشى و تو ولى هر مؤمنى بعد از من هستى؟.
همگى قبول کرده و حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرمود:
شما را به خدا، آیا مى دانید که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم در مباهله جز
على و فاطمه و دو فرزندشان، کسى را نیاورد؟
همگى اعتراف کرده و امام حسین علیه السلام فرمود:
شما را به خدا، آیا مى دانید که رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم پرچم را
روز خیبر به على داد و فرمود: پرچم مسلمانان را به شخصى که محبوب خدا و
رسول خدا بوده و او نیز خدا و رسولش را دوست مى دارد و از میدان نبرد فرار نمى کند و
خداوند به دست او فتح و پیروزى را نصیب ما مى کند، مى دهم؟
همگى اقرار نموده و حضرت علیه السلام ادامه یابد:
شما را به خدا، آیا مى دانید با هر سختى که
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مواجه مى شد، به جهت اطمینانى که به على داشت
، او را براى حل مشکل روانه مى ساخت و هیچ وقت على را به نام صدا نزد؛ بلکه با عنوان
برادر خطاب مى نمود؟
همگى پذیرفته و امام حسین علیه السلام ادامه داد:
آیا مى دانید که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم على را براى ابلاغ سوره
برائت اعزام فرمود و گفت : دین مرا جز خودم و یا شخصى که از من باشد، تبلیغ نمى
کند.؟
همگى قبول کرده و حضرت ادامه داد:
آیا مى دانید که بین على و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم هر روز و شبى
دیدار خصوصى برقرار بود و پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مطالبى را
به او بیان مى فرمود؟
همگى پذیرفته و امام حسین علیه السلام فرمود:
آیا مى دانید که وقتى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیها
السلام فرمود: ترا به همسرى بهترین اهل بیتم ، پیشترین ایشان در اسلام و حلیم ترین
و عالم ترین ایشان در آوردم ، على را به جعفر و حمزه برترى داد؟
همگى اقرار کرده و حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرمود:
آیا مى دانید که رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: من برترین فرزند
آدم و على، برادرم ، سرور عرب و فاطمه، سرور بانوان بهشتى و حسن و حسین، دو
فرزند من، دو آقاى جوانان اهل بهشتند؟
همگى اعتراف کرده و امام علیه السلام ادامه داد:
آیا مى دانید که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم على را دستور داد تا او را
غسل دهد و فرمود که جبرئیل او را در این کار یارى مى کند؟
همگى تاءیید کرده و امام حسین علیه السلام اظهار داشت:
آیا رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در آخرین خطبه خود نفرمود: بطور یقین
بین شما دو چیز گرانبها، کتاب خدا و اهل بیتم، را قرار دادم؛ پس به این دو تمسک کنید
تا هرگز گمراه نشوید؟
همگى تاءیید کرده و حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرمود:
شما را به خدا، مگر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نفرمود: اظهار دوستى با من
بدون حب على در دل دروغ است؛ کسى که على را دشمن دارد، دوست من نیست. شخصى
پرسید: چطور مى شود اى رسول خدا حضرت فرمود: زیرا على از من است و من از اویم؛ هر
که او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر که مرا دوست بدارد، خدا را دوست دارد. کسى
که با على دشمنى کند، مرا دشمن داشته و هر که مرا دشمن دارد، با خدا دشمن است؟
همه قبول کرده و گفتند:
آرى ؛ به خدا، تمام اینها را از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شنیدیم.
و سپس آرام آرام پراکنده شدند.
- کتاب سلیم بن قیس /206 و بحار الانوار 33/186 - 182.
کتاب جلوه عشق (قصه هاى زندگى امام حسین علیه السلام) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
خیلی مهم و مفید بود
متشکرم از این مطلبتون
سلام مجدد.
خوشحالیم و شاکر که استفاده بردید.
یاعلی علیه السلام