وصیت نامه شهید علیرضا هاشمپور
بارالها، من خود میدانم که چهکارهام و چه معصیتهایی که مرتکب نشدهام. در آن حین از تو خجالت نکشیدهام، در حالی که اگر در نزد بندهای انجام میدادم، تا ابد سر بلند نمیکردم؛ ولی با این همه گناه و معصیت، از رحمت بیکران تو ناامید نیستم. من بندهای روسیاه بودم که تو مرا اکثر اوقات خوب جلوه دادی و در میان مردم آبرو بخشیدی. شکر مینمایم تو را در قبال این مهربانی. تو راه توبه و بازگشت را به روی بندگانت باز کردی و من هم با چشمی گریان و دلی پشیمان با گذاشتن پیشانیام به خاک، اعلام ذلیلی میکنم. خدایا، من هرگز متکی به سلاح و نارنجک نیستم. تنها تو را یاور و مددکار میدانم و به آیة شریفة «و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی» از صمیم قلب اعتقاد دارم.
فرصت خیلی کم است. چند ساعت دیگر حملة سرنوشتسازی آغاز خواهد شد. همه امید پرواز دارند و شهادت بال و پر است برای پرواز. خوشا به حال کسانی که میزانشان خدا و اولیای خداست.
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
سلام
خسته نباشید
اینی که گذاشتید یا وصیتنامه منه یا اینکه بزودی من یه وصیتنامه اینطوری مینویسم.
فقط دلتون خواست دعا کنید منم از این وصیتنامه ها بنویسم.
شاد باشید
سلام...
ممنون برادر
چه تشابه اسمی جالبی!
چشم...
شما هم متقابلا همین دعای قشنگ رو که منتهای آرزوی عاشقا هست برای ما داشته باشید.
یاعلی ع
چه با خلوص و چه صادقانه
کاش ادم بتونه یه کم فکر کنه و در عمل خودشا تغییر بده