.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه
.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه

درخواست کمک و مشاوره

یا دلیل المتحیرین.


دارم روی ارشد فکر میکنم،

خیلی درمونده شدم! داخل انتخاب رشته و اینکه اصلا چی میخوام موندم!

اهداف خودم، اهداف اجتماعی و ارزشیم، اهداف تربیتی و ...

از طرفی وقت نچندان قابل ملاحظه ای که می تونم بذارم، وضعیت خودم، وضعیت کاری و ...

فی الحال دو رشته البته بعد از مرور حدود4رشته در سالهای قبل نظرم رو جلب کرده،

یکی رشته خودم برق حالا با ی گرایش دیگه و  دیگری mba.

گزینه اول با توجه به تعدد دروس امتحانی و نیاز به عمقی خوندن و وقت بسیاری که لازم داره تردیدهایی رو بهمراه داره! اما خوبی هایی رو داره از جمله مرتبط بودن با کار فعلی، در دست داشتن آینده صنعتی و اهداف و ارزشهایی که باید در صنعت دنبال بشه.

و گزینه دوم به خاطر ضعفی که در زبان دارم و همچنین ظرفیت پایین پذیرش، عدم آشنایی کامل با آینده شغلی، منابع مطمئن، مشاورینی که راه رو رفته باشن و... دچار تردیدم میکنه، البته محاسن این گزینه هم به طور مختصر میتونه، کمتر بودن دروس امتحانی که این مورد میتونه از نظر زمانی کمک کنه، ورود به بخش مدیریتی و فکر میکنم تاثیر بیشتری در رسیدن به اهداف و ارزشها خواهد داشت!

کلا موندم دیگه! خدا کمک همه درمونده ها کنه! خنده

خوشحال میشم اگر دوستان پیشنهاد و راهنمایی دارن از قسمت نظرات همین پست بفرمایند.

مخصوصا در مورد زبان و منابع mba

ممنون

قیمت و ارزش دوستان اهل بیت علیهم السلام ::عارف واصل دولابی

عارف واصل مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی:

صاحب مال، قیمت مال را می داند. خدا یک موی سر مؤمن را به همه ی عالم نمی فروشد. شما قیمت خودتان را نمی دانید، لذا گاهی اوقات خودتان را ارزان می فروشید. بهلول الاغ لنگی داشت. آن را به حراجی داد تا بفروشد. حراجی شروع به تبلیغات کرد که این الاغ نیست، بلکه براق است و همان مرکبی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با آن به معراج رفتند. آن قدر از آن الاغ تعر یف کرد که خود بهلول باورش شد و دید حیف است آن را بفروشد؛ لذا فریاد زد نمی فروشم، نمی فروشم و حق الزّحمه ی حراجی را داد و الاغ را پس گرفت. بدن مؤمن به راستی براق است و با آن عبادت می کند و به معراج می رود. هر چه خدا و اولیای خدا می گویند تو خوبی و باارزشی، تو باور نمی کنی و خودت را بد و کم ارزش می دانی. مشکل در باور خودت است. شخصی که خود را فقیر و بد می پندارد و لذا خود را ارزان می فروشد، اگر کسی پیدا شود که بتواند برای او حق مطلب را در توصیف ارزش و بزرگی یک دوست اهل بیت (علیهم السلام) ادا کند و آن شخص هم آن را باور کند، دیگر حاضر نخواهد شد آن را در قبال متاع کم ارزش دنیا بفروشد.

برگرفته از کتاب مصباح الهدی، ص401 (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

دانلود کتاب ارزشمند «مصباح الهدی» سخنان عارف واصل مرحوم دولابی

نام کتاب:


مصباح الهدی


در نگرش و روش عرفانی اهل محبت و ولاء

سخنان ارزشمند عارف واصل مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی

تالیف: مهدی طیب


جهت دانلود بر روی یکی از دو لینک زیر کلیک بفرمایید.



توجه:
- بعد از دانلود کتاب را از حالت فشرده(zip) خارج کرده و مطالعه بفرمایید.
- فرمت کتاب PDF می باشد.
- اگر میخواهید دین داری برخلاف اون چیزی که توی نظر خیلی ها هست(!) براتون فوق العاده جذاب و دلچسب جلوه کنه،‌این کتاب رو مطالعه بفرمایید.
- دوستان بزرگوار، خواهش میکنم(!) این کتاب فوق العاده ارزشمند رو از دست ندید!!
- برگرفته از پایگاه اهل ولاء


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ارزش انسان


امام على (علیه السلام):


مَنْ عَرَفَ قَدْرَ نَفْسِهِ لَمْ یُهِنْهَا بِالْفَانِیَاتِ.


کسی که ارزش خود را بشناسد، خویشتن را با امور فناپذیر خوار نمی‌سازد.


Who knows his real value, does not degrade himself with ephemeral things.


غررالحکم و دررالحکم، ح 8628



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ثواب وضو گرفتن و آنگاه به مسجد رفتن


رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:


خداى متعال فرموده است: توجه داشته باشید که خانه هاى من در زمین مساجد است و همانگونه که ستارگان براى زمینیان نورافشانى مى کنند، مساجد نیز براى اهل آسمان نورافشانى مى کنند. توجه داشته باشید! خوشا به حال کسى که مساجد خانه هایش باشد. توجه داشته باشید! خوشا به حال بنده اى که در خانه خود وضو بگیرد، سپس در خانه من به دیدار من بیاید. توجه داشته باشید! بر دیدار شونده است که دیدار کننده را گرامى بدارد. توجه داشته باشید! کسانى که در تاریکی ها به مساجد مى روندت در روز قیامت نور درخشنده اى خواهند داشت.


برگفته از کتاب:
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق (ره) (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اثرات نیک نماز

علامه حسن زاده آملی (حفظه الله):


 نماز انسان را فرشته خو مى کند؛ زیرا که نمازگزار از همه بدى ها پاک است. هر کس که نمازگزار است، پاکیزه خوى و نیکوکردار و نیکو رفتار است، از درنده خویى، بدگویى، تنبلى و ولگردى بیزار و برکنار است. *

* هزار و یک کلمه ، ج 2، ص 277.



برگرفته از:

کتاب پندهاى حکیمانه علامه حسن زاده آملى(حفظه الله) (دانلود کتاب)


لینک های مرتبط:

۱) دانلود کتاب « تؤبه » تالیف علامه حسن زاده آملی

۲) دانلود کلیپ تصویری نماز علامه حسن زاده آملی( حفظه الله)

۳) دانلود 3 فایل صوتی ارزشمند با موضوع "دانستنی های نکاح" از استاد صمدی (شاگرد علامه حسن زاده)

۴) دانلود کتاب  "شرح دفتر دل" علامه حسن زاده آملى

۵) دانلود کتاب "قرآن هرگز تحریف نشده" تالیف علامه حسن زاده آملی



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

وحدت


رسول خدا (صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله):

الجَماعَةُ رَحْمَةٌ والفُرْقَةُ عَذابٌ.

وحدت مایۀ رحمت و تفرقه موجب عذاب است.

Untiy brings about blessing, but disunity causes chastisement.

کنز العمّال, ح 20242


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

چه شود که اى شه لافتى نظرى به جانب ما کنى


چه شود که اى شه لافتى نظرى به جانب ما کنى
که به کیمیا نظاره اى مس قلب تیره طلا کنى
یمن از عقیق تو آیتى ، چمن از رخ تو روایتى
شکر از لب تو حکایتى ، اگرش چه غنچه تو واکنى
به نماز لب تو تکلّمى ، به نماز غنچه تبسّمى
به تکلّمى و تبسّمى ، همه دردها تو دوا کنى
تو شه سریر ولایتى ، تو مه منیر هدایتى
چه شود که گهى به عنایتى ، نگهى به سوى گدا کنى
تو به شهر علم نبىّ درى ، تو ز انبیاء همه برترى
تو غضنفرىّ و تو صفدرى ، چه میان معرکه جا کنى
تو زنى به دوش نبى قدم ، فکنى بُتان همه از حرم
حرم از وجود تو محترم ، تو لواى دین به پا کنى
(شاعر محترم آقاى وفائى)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

مراسم ساده ازدواج سیده زنان دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها

وقتى على علیه السّلام ازحضرت زهراء سلام الله علیها خواستگارى کرد، و پیامبر صلى الله علیه و آله موافقت نمود، فرمود: على جان! از درهم و دینار چه دارى؟
پاسخ داد: یک شتر و زره جنگى.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: حیوان سوارى لازم است، زره را بفروش.
زره را بـه بـازار بـرد و بـه 40 درهـم فـروخت و همه را تـقدیم رسول خدا صلى الله علیه و آله کرد.
خـطـبـه عـقـد در حـضـور جمعى از یاران پیامبر خوانده شد، رسول خـدا مقدارى از قیمت زره را به سلمان داد تا لباس و برخى مایحتاج زندگى امام على علیه السّلام را تهیّه کند و مقدارى هم به مقداد داد و فرمود: آن را بـه خواهر على علیه السـّلام امّ هـانـى بـده تـا به عنوان صدقه بر سر عروس بـریزد که با دادن یک غذاى ساده به جمعى از اصحاب، مراسم عروسى پایان گرفت. (کامل بهائى ج 1ص 161 ـ و ـ خصایص نسائى)


برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

مدارا کردن با مردم


رسول خدا (صلّی ‌‌الله‌ علیه‌ وآله):

مُداراةُ النّاسِ نِصْفُ الإیمانِ، وَ الرِّفقُ بِهِْم نِصْفُ العَیْشِ.

مدارا کردن با مردم نیمى از ایمان است و ملاطفت با آنان نیمى از زندگی.

Tolerance towards people secures half of one’s faith, and showing leniency towards them is half of one’s life.

کافی، ج 2، ص 117



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

خانه ساده امیرالمومنین امام علی علیه السلام در کوفه

پـس از جـنـگ جـمـل بـا مـشورت هاى فراوان تصویب شد که حضرت امیرالمؤمنین على علیه السّلام در شهر کوفه مستقر شود، بـزرگـان کـوفـه قـصـر سـفـیـدى در نظر گرفتند که امام على علیه السّلام را در آنجا سکونت دهند تا به امور حکومتى بپردازد، وقتى حضرت امیرالمؤ منین على علیه السّلام متوجّه این حرکت کوفیان شد، فرمود:
(مـن حـاضـرنـیـسـتـم تـا دیـوار خـانـه ام از دیـوار مـنـازل بیچارگان بالاتر و خانه ام از خانه مستمندان بهتر باشد) *
بـنـابـراین درخانه هاى معمولى کوفه سکونت گزید وبه کشور پهناور اسلامى آن روز که امروزه حدود پنجاه کشور اسلامى است فرمانروائى مى کرد.
پاورقی:
* امام على علیه السّلام جرج جرداق ج 1ص 81


برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اصولگرائى امام علی (علیه السلام) (قسمت هفتم)

7- برخورد مسالمت آمیز با دشمن
امام على علیه السلام در اصول گرائى نسبت به دشمن، و تحمّل مخالف ضرب المثل است.
روزى یکى از خوارج (قبل از نهروان ) وارد مسجد شد.
در مقابل حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام ایستاد و گفت:
از تو اطاعت نمى کنم، و در نماز به تو اقتداء نمى کنم، و تو را دشمن مى دارم.
امام على علیه السلام حرف هاى او را گوش داد و پاسخ داد:
با این روش برخلاف دین عمل مى کنى، و بخود ضرر مى زنى.
آن مرد با تندى از مسجد خارج شد.
یاران حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام گفتند:
او مى رود و فتنه ها بپا مى کند، تا دست به حرکتى نزده او را دستگیر کنیم.
امام على علیه السلام فرمود:

تا عمل خلافى از او صادر نگردد، نمى توانیم آزادى او را محدود سازیم.(*)

پاورقی:

* شرح ابن ابى الحدید ج 7 ص 38



برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

ارزش انسان



امام على (علیه السلام):


مَنْ عَرَفَ قَدْرَ نَفْسِهِ لَمْ یُهِنْهَا بِالْفَانِیَاتِ.


کسی که ارزش خود را بشناسد، خویشتن را با امور فناپذیر خوار نمی‌سازد.


Who knows his real value, does not degrade himself with ephemeral things.


غررالحکم و دررالحکم، ح 8628




جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اصولگرائى امام علی (علیه السلام) (قسمت ششم)

6 - راستگوئى و انزوا
خلیفه دوّم براى خلیفه پس از خودش نقشه اى داشت، آنگونه که شش نفر را براى خلافت معرّفى کرد و به سربازان دستور داد، در شوراى شش نفره بنشینند و یک نفر را انتخاب کنند، و اگر دو دسته شدند، نظر داماد خلیفه سوم، عبدالرّحمن بن عوف ملاک انتخاب است.
طلحه ، حق خود را به خلیفه سوم ، و زبیر به على علیه السلام، و سعد وقّاص به عبدالرّحمن داد.
حال عبدالرّحمن با هرکدام بیعت کند، او خلیفه مسلمین است، با اعلام عمومى، همه مردم در مسجد مدینه گِرد آمدند و عبدالرّحمن شرائطى را طرح کرد.
دست در دست على علیه السلام گذاشت و گفت:
با تو بیعت مى کنم که طبق دستور خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله و برنامه زندگى و حکومتىِ خلیفه اوّل و خلیفه دوّم، حکومت کنى.
حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام نپذیرفت، و فرمود:
براءساس قرآن و اسلام و سنّت پیامبر صلى الله علیه و آله و اجتهاد شخصى خویش حکومت مى کنم.
سپس عبدالرّحمن دست در دست خلیفه سوم گذاشت و شرائط را تکرار کرد.
خلیفه سوم پذیرفت و گفت:
آرى، (گرچه به قولى که داد، از همان آغاز خلافت عمل نکرد.)
تا سه بار این حرکت ادامه یافت.
بار سوّم عبدالرّحمن خطاب به على علیه السلام گفت:
اکنون که دست من از دست تو خارج شود، خلافت هم از چنگ تو بیرون مى آید.
امام على علیه السلام فرمود:
بیرون بیاید، من نمى توانم دروغ بگویم ، یا وعده دروغ بدهم.

حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام به دروغ یک کلمه آرى نفرمود و سال هاى طولانى دیگر در انزوا نشست، یعنى در سیاست توحیدى، هدف هرچند مقدّس باشد، وسیله را توجیه نمى کند.(*)

پاورقی:

* عبقریّة الامام ص 156



برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (جلد دوم) (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

فرو بردن خشم


امام علی (علیه ‌السّلام):

تَجَرَّعِ الغَیظَ؛ فَإنِّی لَم أرَ جُرعَةً أحلی مِنها عاقِبَةً ولا ألَذَّ مَغَبَّةً. 

خشم خود را فرو خور که من جرعه‌ای خوش‌ عاقبت‌ تر و گواراتر از آن ندیده‌ام.

Swallow the swings of wrath, for I have not seen any swing with a sweeter final and a fresher future than it.

نهج البلاغه، ‌الکتاب 31



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اصولگرائى امام علی (علیه السلام) (قسمت پنجم)

5 - تحمّل اهانت هاى خوارج
در گذشته و حال مى نگریم که حاکمان پیروز، و سلاطین و پادشاهان ، و سران احزاب سیاسى، چگونه با مخالفان خود برخورد مى کردند، و با تصفیه هاى خونین، و قتل و غارت، شکنجه و زندان، اجازه ابراز عقیده را به آنها نداده، و هر گونه حرکتى را از آنان سَلب مى کرده، و مخالف را تحمّل نمى کردند.
امّا حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام در روش برخورد با دشمن، و تحمّل مخالفان الگو و بى نظیر بود.
روزى جمعى از خوارج وارد مسجد کوفه شدند تا با شعارى مداوم سخنرانى امام على علیه السلام را بر هم زنند.
حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام سرگرم سخنرانى بود که شخصى بلند شد و فریاد زد:
لاحُکمَ اِلاّ لِلّه
و دیگرى از سوئى دیگر داد زد:
لاحُکمَ اِلاّ لِلّه
و سوّمى از گوشه دیگر مسجد همین شعار را داد.
سپس گروهى برخاستند، و این شعار را دادند.
و امام على علیه السلام با بزرگوارى خاصّى سکوت نموده و مخالفت هاى آنان را تحمّل کرد.
آنگاه خطاب به مردم فرمود:
کَلِمَةُ حَقٍّ یُرادُ بِها الباطِل
( شعار حقّى است که از آن باطل اراده مى کنند.)

سپس خطاب به خوارج در مسجد فرمود:
تا وقتى که دست به شمشیر نبردید، و با ما هستید، از سه اصل اساسى برخوردارید:
1- لا نَمنَعُکُم مَساجِدَ اللّهِ اءن تَذکُرُوا فیها اِسمَهُ
(از ورود شما به مسجد براى نماز جلوگیرى نمى کنیم .)

2- لا نَمنَعُکُم مِنَ الفِى ء ما دامَت اءیدیکُم مَعَ اءیدینا
(تا وقتى که با ما هستید از حقوق بیت المال ، شما را محروم نمى کنیم .)

3- لا نُقاتِلُکُم حَتّى تَبدَؤُنا

(با شما نمى جنگیم تا شما جنگ را آغاز کنید.) (*)

پاورقی:

* تاریخ طبرى ج 4 ص 53



برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (جلد دوم) (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اصولگرائى امام علی (علیه السلام) (قسمت چهارم)

4 - عفو اهانت کننده
پس از شکست مردم بصره، عایشه را در منزل بزرگِ قبیله، عبداللّه بن خلف خزاعى، که در جنگ جمل کشته شده بود جاى دادند.
عبداللّه در زمان خلیفه دوّم کاتب دیوان بصره بود، زن او صفیّه، دختر حارث بن طلحه بود.
حضرت امیر المؤمنین على علیه السلام پس از ورود به بصره دو رکعت نماز در مسجد جامع بصره خواند و سپس به سوى خانه عبداللّه، جایگاه عایشه رفت.
وقتى امام على علیه السلام وارد خانه مى شد، صفیّه زن عبداللّه با گریه و زارى به حضرت امیر المؤمنین على علیه السلام اهانت ها کرد.
امّا امام على علیه السلام چیزى نفرمود، و به اطاق عایشه رفته، اهانت هاى صفیّه را به عایشه گوشزد فرمود، و آنگاه که از خانه خارج مى شد، باز صفیّه به حضرت اهانت کرد، بگونه اى که یاران حضرت امیر المؤمنین على علیه السلام تحمّل خود را از دست دادند، و آن زن را تهدید کردند، که امام على علیه السلام فرمود:

(هرگز تعرّض به زنان خیرى براى ما نخواهد داشت .)(*)

پاورقی:

* تارخ طبرى ج 3 ص 543، و مستدرک الوسائل ج 2 ص 251



برگرفته از:

کتاب الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام (جلد2) (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اخلاص



امام علی (علیه‌ السلام):

طُوبَی لِمَنْ أخْلَصَ لِلَّهِ عَمَلَهُ، وَعِلْمَهُ، وَحُبَّهُ، وَبُغْضَهُ، وَأخْذَهُ، وَتَرْکَهُ، وَکَلامَهُ، وَصَمْتَهُ، وَفِعْلَهُ، وَقَوْلَهُ.

خوشا به حال آن‌که عمل و علمش، دوستی و دشمنی‌اش، انجام دادن و رها کردنش، سخن و سکوتش، وکردار و گفتارش را برای خدا خالص گرداند.

How happy is he who sincerely devotes exclusively to Allah his entire life, including his actions, knowledge, love, hatred, receiving, relinquishing, speech, silence, and his words and deeds.

بحار الأنوار، ج 77، ص 289



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم